جنسیت چربی » لندن جوان

اردن اش هنگامی که ماریا مادیسین به خانه اش آمد، به سختی می توانست چشمانش را باور کند، و از او خواست تا به کار بازگردد، به ویژه از آنجایی که او تقریبا زندگی خود را خراب کرد! اما، اردن قصد ندارد چنین چیزهایی را به عنوان یک پرونده دعوی برای ایستادن بین او! بعد از یک مکالمه کوتاه، هیچ چیز در ماریا به جز جوراب، صندل و پاشنه وجود نداشت ... اردن او را به آشپزخانه برد تا دیک خود را به بیدمشک تنگش بسپارد ... پسر آشپزی مدیسین را در آشپزخانه دوست دارد، مشاعره بزرگ مصنوعی آویزان به ظرفیت! و چگونه او خروس بزرگ خود را گرفت، پس از آن اردن تمام صورتش را تمام کرده بود! چگونه در مورد پیش از محاکمه حل و فصل مناقشات؟