جنسیت چربی » تجاری موفق
درباره ویدیوهای رایگان
اریک در حال نشستن و انتظار همسرش از کار است، که بسیار دیر است، شب در حال حاضر در خارج است و او نیست و در خانه نیست. او تلاش می کند برای رسیدن به او از طریق تلفن، اما فایده ای نداشت. وقتی مارتا به خانه برمی گردد، اریک بر روی نیمکت نشسته و شروع به دویدنش با سوالات می کند، آنها به شدت درگیر می شوند. مارتا متوجه می شود که او گناهکار است و به اریک با الاغ خود برگشت و دامنش را بلند می کند و نشان می دهد که او می خواهد از گسلش گله مند شود. اریک شروع به فریفتن دستش می کند، سپس مارتا چرخش می کند، شلوار خود را باز می کند و با خشمگین شدن به او خیره می شود. سپس اریک همسر کوچک خود را فریاد می زند و در چهره اش می کشد.